شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم.
تمام شب برای طراوت باغ قشنگ آرزوهات دعا کردم.........
میدونی گناه من چی بود؟
اینکه هیچ وقت بهت دروغ نگفتم.
خیالت راحت باشه.
دیگه هیچ وقت نگرانت نمیشم...........
ای خدا شکرت...
چی فکر می کردم چی شد؟؟!!!!!
چقدر خوش خیال بودم.
ممنونم خدا ... هرچی تو بگی...هرچی تو بخوای.......
دیروز پینوکیو رو دیدم
میگفت : بزرگترین اشتباهم تو زندگی این بود که خواستم آدم بشم .
ولی من نفهمیدم که داره دروغ میگه
چون اون دیگه عروسک نبود...........
یک عالمه.....دوستت دارم مهربون.....
به قول خودت غبار زمان همه چیو پاک میکنه.....
ولی غبار نمیتونه جای یه حافظه و خاطره رو بگیره...
آدما همیشه خاطره هاشون تو قلب من میمونه..حتی اگه خودشون نخوان...
و تو زیبا ترین خاطره زندگی من هستی و خواهی بود...
دیدی چه زود واسم خاطره شدی ؟؟!!!!