-
درد
دوشنبه 15 بهمنماه سال 1386 18:26
یه جا خوندم آدما به همه چی عادت میکنن الا درد . . ولی چرا درد رو هم تحمل میکنن مثل درد غربت........
-
خداحافظی
جمعه 2 آذرماه سال 1386 11:02
دوست دارم ..........ولی بهت التماس نمیکنم. فقط خواستم ازت خداحافظی کرده باشم که یه وقت نگی بدون خداحافظی گذاشت رفت.فکر میکنم که همون موقع از زندگیم رفتی بیرون و دیگه برنگشتی.شاید یه نفر پیدا شه که بتونم مثل تو دوسش داشته باشم. . . برات آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم.مواظب خودت باش.
-
هنوزم عاشقتم
چهارشنبه 9 آبانماه سال 1386 19:49
خوشحالی که دیگه دوست ندارم؟ کور خوندی ........... . . هنوزم عاشقتم.
-
باغچه ی نو مبارک
چهارشنبه 20 دیماه سال 1385 21:32
چقدر سخته گل آرزوهات رو تو یه باغ دیگه ای ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب بگی: گل من -باغچه ی نو مبارک
-
یه دنیا خاطره
جمعه 12 آبانماه سال 1385 17:12
My Dear Hadi I really appreciate your concern and the time that you've taken to share your moments with me. anyway how is it going with you? I think you've graduated by now, how is your romantic life? still tons of girl friends? I hope one of these days we can get together, I'm sure it will be fun you take care sahar...
-
چند ورق کاغذ
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1385 18:26
نمی خوام ادامه بدم...چون ریز ریز شدم...چون حالم داره به هم می خوره...چون امروز چند تا ورق کاغذ پیدا کردم که خیلی چیزها رو یادم آورد.............
-
برای پرواز
جمعه 6 مردادماه سال 1385 15:51
برای پرواز باید بالهای قوی داشت تا زمان پرواز کم نیاری و بتونی تا اوج بری، واسه رسیدن به هدفهاباید یکم مایه گذاشت و یکم سختیها رو بجون خرید تا بتونی موفق و پیروز باشی..........
-
مثل همیشه
سهشنبه 13 تیرماه سال 1385 14:28
اون حواسش نبود اما من دیدمش......... مثل همیشه فقط اینبار ماشینش عوض شده بود.پشت یه ۲۰۶ نوک مدادی بود اگه تندی سرمو برنگردونده بودم باهاش چشم تو چشم می شدم راستی چرا خواستم نگاهم به نگاهش نخوره ؟
-
یه تصمیم جدی
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1385 20:33
سلام ببین یه تصمیمی گرفتم . خیلی جدی . . . می خوام از فردا : همون جوری زندگی کنم که دوست دارم . . . کمکم میکنی ؟ تنهام نذار . لطفاً . . .
-
خاطره تلخ
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1385 23:05
این مدت همهش فکر میکنم. همه اون افکار آزاردهنده دوباره و دوباره به سراغم اومدن. همیشه این روزا دلم بیشتر از همیشه برای اومدن یه روز خوب، فقط یه روز خوب تنگ میشه. و همهش فکر میکنم. به گذشتهها و به همین دیروز تکراری. به همه اون دلهرهها و اضطرابها. به احساس وحشتناک تنهایی. به همه اون رویاهای بربادرفته. و با همون...
-
باغ آرزوها
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 21:07
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم. تمام شب برای طراوت باغ قشنگ آرزوهات دعا کردم.........
-
خیالت راحت
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1384 08:57
میدونی گناه من چی بود؟ اینکه هیچ وقت بهت دروغ نگفتم. خیالت راحت باشه. دیگه هیچ وقت نگرانت نمیشم...........
-
خدایا شکرت
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1384 21:17
ای خدا شکرت... چی فکر می کردم چی شد؟؟!!!!! چقدر خوش خیال بودم. ممنونم خدا ... هرچی تو بگی...هرچی تو بخوای.......
-
پینوکیو
دوشنبه 26 دیماه سال 1384 21:34
دیروز پینوکیو رو دیدم میگفت : بزرگترین اشتباهم تو زندگی این بود که خواستم آدم بشم . ولی من نفهمیدم که داره دروغ میگه چون اون دیگه عروسک نبود...........
-
خدا نگهدار
دوشنبه 5 دیماه سال 1384 10:33
یک عالمه.....دوستت دارم مهربون..... به قول خودت غبار زمان همه چیو پاک میکنه..... ولی غبار نمیتونه جای یه حافظه و خاطره رو بگیره... آدما همیشه خاطره هاشون تو قلب من میمونه..حتی اگه خودشون نخوان... و تو زیبا ترین خاطره زندگی من هستی و خواهی بود... دیدی چه زود واسم خاطره شدی ؟؟!!!!
-
سر آغاز بلاگ اسکای
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1383 22:07
سلام...من هادی هستم تا حالا تو پرشین بلاگ می نوشتم......