من و شب های خط خطی

یادداشت های روزانه

من و شب های خط خطی

یادداشت های روزانه

درد

یه جا خوندم آدما به همه چی عادت میکنن الا درد

.

.

ولی چرا  درد رو هم تحمل میکنن مثل درد غربت........

خداحافظی

دوست دارم ..........ولی بهت التماس نمیکنم. فقط خواستم ازت خداحافظی کرده باشم که یه وقت نگی بدون خداحافظی گذاشت رفت.فکر میکنم که همون موقع از زندگیم رفتی بیرون و دیگه برنگشتی.شاید یه نفر پیدا شه که بتونم مثل تو دوسش داشته باشم.

.

.

برات آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم.مواظب خودت باش.

هنوزم عاشقتم

خوشحالی که دیگه دوست ندارم؟  کور خوندی ...........

.

 .

هنوزم عاشقتم.

باغچه ی نو مبارک

چقدر سخته  گل آرزوهات رو تو  یه باغ دیگه ای ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب بگی:

 گل من -باغچه ی نو مبارک

یه دنیا خاطره

My Dear Hadi
 I really appreciate your concern and the time that you've taken to share your moments with me. anyway how is it going with you? I think you've graduated by now, how is your romantic life? still tons of girl friends? I hope one of these days we can get together, I'm sure it will be fun
you take care
sahar
 
    این یه email ساده نیست واسه من یه دنیا خاطرس

چند ورق کاغذ

 

نمی خوام ادامه بدم...چون ریز ریز شدم...چون حالم داره به هم می خوره...چون امروز چند تا ورق کاغذ پیدا کردم که خیلی چیزها رو یادم آورد.............


 

برای پرواز

 برای پرواز باید بالهای قوی داشت تا زمان پرواز کم نیاری و بتونی تا اوج بری، واسه رسیدن به هدفهاباید یکم مایه گذاشت و یکم سختیها رو بجون خرید تا بتونی موفق و پیروز باشی.......... 

مثل همیشه

اون حواسش نبود اما من دیدمش.........
مثل همیشه فقط اینبار ماشینش عوض شده بود.پشت یه ۲۰۶ نوک مدادی بود
اگه تندی سرمو برنگردونده بودم باهاش چشم تو چشم می شدم
راستی چرا خواستم نگاهم به نگاهش نخوره ؟

یه تصمیم جدی

سلام

 ببین یه تصمیمی گرفتم . خیلی جدی . . .

می خوام از فردا : همون جوری زندگی کنم که دوست دارم . . .

کمکم میکنی ؟

تنهام نذار . لطفاً . . .

 

خاطره تلخ

این مدت همه‌ش فکر می‌کنم.

همه اون افکار آزاردهنده دوباره و دوباره به سراغم اومدن. همیشه این روزا دلم بیشتر از همیشه برای اومدن یه روز خوب، فقط یه روز خوب تنگ می‌شه. و همه‌ش فکر می‌کنم. به گذشته‌ها و به همین دیروز تکراری. به همه اون دلهره‌ها و اضطراب‌ها.  به احساس وحشتناک تنهایی. به همه اون رویاهای بربادرفته. و با همون ناامیدی که به قول یه شاعر بهش معتاد شدم، می‌بینم هیچی برام باقی نمونده.

 

 هیچی بجز یه مشت خاطره تلخ.